گل رخگل رخ، تا این لحظه: 13 سال و 17 روز سن داره
شهاب شهاب ، تا این لحظه: 19 سال و 9 ماه و 24 روز سن داره

گل رخ

پالم یا ناپالم ؟

به نام خدا این روزها پیدا کردن غذای سالم بسیار مشکل شده است . هر خوراکی یا نوشیدنیی رو که امتحان می کنیم ، رفوزه می شود ! . جدیدترین " شاهکار " صنایع غذایی ایران رو دو روز پیش از زبان وزیر محترم بهداشت شنیدیم :  " وجود روغن پالم در شیر به اثبات رسیده و گزارش آن نیز به رئیس جمهور داده شده است . بسیاری از چربی‌های لبنیات پرچرب به خاطر روغن پالم است نه بخاطر چربی طبیعی شیر و مردم بدانند که هزینه را برای چه شیری پرداخت می‌کنند . " فکر کنید برای کسانی که به فکر تغذیه بچه هایشان با غذا های سالم مثل شیر و محصولات لبنی هستند ، فاجعه ای بزرگ تر هم وجود دارد ؟! روغن پالم نوعی ر...
15 مرداد 1393

بوی خوش یاس !

به نام خدا  در گرمای متناوب این روز های مشهد ، با وجود آبیاری و غبارپاشی ، باز هم گیاه های بالکن ما همیشه تشنه و پژمرده اند .      البته یک استثنا هم وجود داره ؛ یاس رازقی ...     این گیاه واقعا عجیب و غافلگیرکننده است . با وجود این که پشت پنجره و زیر تابش مستقیم و همیشگی خورشید قرار داره و شاخ و برگ چندانی هم نداره ؛ اما از روزی که خریدمش ( حدود 2 ماه قبل ) حتی یک روز هم بدون گل نبوده . بر خلاف اکثر گل های خوشبو ، یاس رازقی بویی فرار داره ؛ یعنی بلافاصله بوی گل فضا رو پر می کنه . این جوری نیست که گلش رو بو بکشی تا عطرش رو متوجه بشی ... . کافیه چند ساعتی خونه ن...
5 مرداد 1393

یاس رازقی

به نام خدا  16 سال قبل وقتی در دوره لیسانس درس می خوندم استادی داشتم به نام استاد زمانپور ؛ مردی نه چندان مسن اما با موهایی سفید مثل برف . استاد آزمایشگاه بود و تکیه کلامش " بابا " . همیشه بوی عطر خوشایندی می داد . یک بار پرسیدم : استاد اسم عطری که می زنید چیه ؟ خندید و گفت : من عطر نمی زنم اما توی خونه چند تا گلدان یاس رازقی دارم ؛ هر صبح چند تا  گل یاس می چینم و می ریزم توی جیب پیرهنم ... . بعدش دست کرد توی جیبش و سه چهار تا گل یاس رازقی داد به من ، بوی خیلی خوشایندی داشت ، خیلی خوشم اومده بود ، دوست داشتم یک زمانی من هم چند تا گلدان رازقی داشتم و این کار رو می کردم ... . این موضوع مثل یک فکر از یاد رفته توی...
2 خرداد 1393

همایش فیزیک برای کودکان

به نام خدا پنجشنبه هفته گذشته با شهاب و گل رخ رفتیم همایش فیزیک در ناحیه 1 مشهد . یک کارگاه جدیدی برگزار شده بود با نام فیزیک و کودکان ؛ جالب بود ، به بچه ها خیلی خوش گذشت . البته برای گل رخ خیلی مفهومی نداشت ؛ بهتره بگم ما از مفهوم این کارگاه توی ذهن گل رخ چیزی نفهمیدیم ! چون خیلی وقت ها بچه ها با تجربه هایی آشنا میشن که فکر می کنیم درکی ازش ندارند ، اما ما درکی از اثر اون تجربه توی روح و روان بچه ها نداریم . شهاب بعد از معاینه دندون هاش توسط خانم دکتر ، توی مسواک زدن آخر شب دقت بیشتری به خرج میده ... بچه ها موقع برگشتن از خستگی زیاد بیهوش بودند ... .        اینم از اثرات آموزش مفاهیم فیزیک...
11 ارديبهشت 1393

نوستالژی 1

به نام خدا  نوستالژی  (Nostalgia)،  خاطره‌انگیز  یا  یادمانه  یا  دریغ نگاشت  را می‌توان به طور خلاصه یک احساس درونی تلخ و شیرین به اشیا ، اشخاص و موقعیت‌های گذشته ، تعریف کرد. معنی دیگر نوستالژی دلتنگی شدید برای زادگاه‌ است. واژه‌نامه انگلیسی آکسفورد ، نوستالژی را شکلی از دلتنگی که ناشی از دوری طولانی از زادگاه‌ است ؛ تعریف کرده‌است.  چند وقتی هست فکرم مشغول نوستالژی شده ! این که برای بچه های ما چه چیزهایی نوستالژی میشه ! . اصلا وقتی بزرگ بشن  موضوعی از گذشته خواهند داشت که براشون خاطره انگیز باشه ؟ چون فکر میکنم ( و این فکر رو همه تایید م...
5 اسفند 1392

این همه تفاوت !

به نام خدا  " بچه ها با هم تفاوت دارن " . این جمله رو من کاملا قبول دارم اما چیزی که متعجبم کرده شدت این تفاوت هاست .   شهاب ؛ پسرم هیچ وقت دروغ نمیگه . یعنی اگه مطمئن باشه که با دروغ گفتن مشکلش حل میشه باز هم دروغ نمیگه . بهتره بگم بلد نیست دروغ بگه و این خصلت خیلی خیلی خوبیه چون کار من و مادرش رو خیلی راحت کرده . وقتی خبری رو از مدرسه میاره ( البته کم پیش میاد که خبر بیاره چون بر خلاف من و مادرش بسیار بچه دهن قرصیه ! ) مطمئن هستیم حرفی رو که میزنه حقیقت داره و این موضوع در تصمیم گیری ما نقش مهمی داره . زیاد دیدیم والدینی رو که بر اساس حرف های دور از واقعیت بچه هاشون تصمیماتی میگیرن که در نهایت به ضرر خود بچه تمام میشه .&n...
21 آذر 1392

مو !

به نام خدا  در فامیل ما گوگل ( gogol ) موهایی با فر خاص خودش رو داره . به نظرم یه ژن قدیمی بعد چند صد سال مخفی بودن خودش رو در موهای گلی نشون داده ؛ چون در کل فامیل پدری و مادری منحصر به فرده ؛کسی از این موها نداره و به خاطر نمیاره که از رفتگان هم کسی داشته ! موهای گلی تا وقتی کوتاه بود نیازی به مرتب کردن نداشت و راحت بودیم ؛ مثل این دوتا عکس که مرداد پارسال گرفته شده : گلی در بغل خاله نرگس ... و  گلی در بغل بابا آقا ؛ بابای بابا ؛(خراسانی ها گاهی پدربزرگ های سید را "بابا آقا " خطاب می کنند . ) اما بعد از مدتی که موها بلند تر شدن مشکل شروع شد . چون موها لابلای هم گره می خوردند و نمیشد با شانه کردن هم موها رو مرت...
4 آبان 1392

فرشته نجات !

    عکس بالا لحظه یک عملیات نجات واقعی رو نشون می ده . ( کیفیت عکس پایینه ؛ چون این یک عکس سراسرنما یا پانوراما بوده که برای درج در وبلاگ سایزش تغییر زیادی کرده . ) روز عید فطر ساحل محمودآباد خیلی شلوغ بود ( سمت راست عکس ) ما قسمت خلوتی از ساحل رو انتخاب کرده بودیم که سنگهای بزرگی تا لبه آب داشت . با شهاب مشغول آبتنی و عکاسی و ساخت قلعه بودیم . وقتی این عکس رو از ساحل گرفتم ، گلی بچه ای رو نشون داد و گفت :"  نینی گیه " ( نی نی گریه می کنه ! ) . اینجا بود که ما متوجه دختربچه ای هم سن گلی شدیم که گریه کنان سعی می کرد از لابلای سنگ ها به طرف دیگر ساحل بره . دور و بر ما کسی نبود و جایی که ما بودیم برای یک بچه به خاطر نزدیکی ب...
29 شهريور 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به گل رخ می باشد