گل رخگل رخ، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 27 روز سن داره
شهاب شهاب ، تا این لحظه: 19 سال و 9 ماه و 3 روز سن داره

گل رخ

دنیایی که دیگه مثل قبل نیست ...

به نام خدا    فرض کنیم همین الان کرونا یهویی تموم بشه ؛ ما می تونیم به راحتی برگردیم به دنیایی که پارسال این موقع داشتیم ؟ بعید می دونم ؛ بعد از یک سال شستن مرتب دست ها ، ضدعفونی همه چیز و رعایت فاصله های اجتماعی ، این کارها بخشی از رفتار و سبک زندگی مردم دنیا شده .  امروز و موقع قدم زدن در کنار تپه های انتهای بولوار لادن ، مردی رو دیدم که داشت به سگش کمک می کرد تا قضای حاجت کنه !  از سر و وضع و لباس و قلاده ی سگش به نظر می رسید که آدمی باشه کمی بالاتر از سطح متوسط جامعه ؛ چیزی دیدم که مبهوتم کرد .   با یک دستمال کاغذی کوچولو سگش رو تمیز کرد و دستمال و محتویاتش رو دور انداخت و دستش رو به شلوارش مالید...
9 اسفند 1399

جمله های آفرینش

به نام خدا    دکتر ارژنگ ناجی استاد من بودند .  مردی عالم ، خوش مشرب ، خوش سخن و هنرمند . استاد برجسته ی فیزیک ، موسیقی دان نکته سنج ، نوازنده ی زبردست و سازنده ی خوش ذوق تار  از  کلاس درس آکوستیک ،  نکته ی جالبی از استاد در خاطرم مانده . زمانی که دکتر ناجی معادله ی موج یک صوت موسیقی رو برای ما روی تخته ی بزرگ کلاس نوشت ، که یک دنباله ی نامتناهی بود ، توضیح جالبی داد : " اگر علم بشر هزار سال دیگه هم پیشرفت کنه ، به تکنولوژی تولید یک صوت موسیقی دست نخواهد یافت ؛ همان طور که هزار سال دیگه هم بشر قادر به ساختن یک لیوان آب پرتقال طبیعی نخواهد بود . چون جمله های معادله ی یک صوت تا ...
17 آذر 1399

Apple Cider Vinegar

به نام خدا همسرم میگه شناختن من کار سختیه ؛ اهل افراط و تفریطم ؛ یا زنگیِ زنگم یا رومیِ روم ؛ حد وسط توی هیچ کاری ندارم .  یه فیلم رو بارها و بارها می بینم و بعدش دیگه دوست ندارم برای بقیه ی عمرم به اون فیلم فکر کنم ؛ از ذهنم پاکش می کنم . یه ترانه رو به حدی گوش میدم که حالم از گوش دادن دوباره اش به هم بخوره ؛ ماه قبل اونقدر در مصرف قهوه جلو رفتم که توی مدرسه بالا آوردم و الان دیگه نمی تونم بوی قهوه رو بشنوم .  برای 41 سال تمام موهای سرم رو کوتاهِ کوتاه اصلاح می کردم ؛ در چند سال گذشته که همیشه موهام رو از ته می تراشیدم ولی الان 10 ماه هست که موهای جلوی سرم رو کوتاه نکردم و بعد از این همه سال تازه فهمیدم موهایی فرفری داشتم و ...
11 آذر 1398

بهترین روش برای ساختن سرکه ی سیب خانگی

به نام خدا  چند سالی بود که از خواص بیشمار سرکه سیب شنیده بودم و راستش خیلی در موردش کنجکاو نشده بودم . 10 سال قبل و زمانی که در حرم بودم ، دوستی از خاصیت های جادویی ترکیب سرکه سیب و عسل سخنانی می گفت که در ترازوی عقل من نمی گنجید . یادم هست که از بازار سرکه ی سیب خریدم و مصرف کردم و به نظر چیز فوق العاده ای نیامد .  همسرم در مورد خاصیت چربی سوزی ترکیب سرکه ی سیب و عسل حرف هایی می گفت که به نظر من به افسانه بیشتر شباهت داشت تا واقعیت و هنوز هم بر این عقیده ام که معجونی جادویی برای لاغری وجود نداره .  گذشت تا پارسال که مقدار زیادی سیب در یخچال داشتیم و مصرف نمی شد و من به صرافت سرکه افتادم و از همین سایت های بیشمار فارسی ک...
24 آبان 1398

کاشتن انبه در گلدان

به نام خدا امسال یک تجربه ی جالب ، متفاوت و خاص داشتم . توی گلدان انبه کاشتم و در عین ناباوری من ، گرفت و رشد کرد و تبدیل به نهال هم شد ؛ اون هم در یک دوره ی کوتاه . چند سالی بود که کاشتن هسته ی انبه توی ذهنم بود و هر تابستان که فصل انبه می شد ، بعد از خوردن میوه ی خوش عطر و طعم و بسیار شیرین انبه ، وقتی به هسته ی چوبی و بزرگش می رسیدم ، به این فکر می افتادم که " چجوری میشه این هسته رو کاشت ؟ " راستش چند باری هم امتحان کردم و هسته های انبه رو توی خاک و کنار گلدون ها کاشتم و نتیجه ای عایدم نشد . امسال وقت زیادی رو توی یوتیوب می گذرونم ؛ موقع خرید و خوردن اولین انبه ها ، اون فکر کاشتن انبه دوباره توی ذهنم جرقه زد و توی یوتیوب یه...
29 شهريور 1398

ما سرطان داریم

به نام خدا روزی شخصی تصمیم می‌گیرد گوشی تلفن خود را بردارد و در تلگرام پیامی به دوستش دهد و تولدش را تبریک بگوید.  مدت زمان این عمل تقریبا سه دقیقه است.  او گوشی را برمی‌دارد، وارد تلگرام می‌شود و می‌بیند تعداد زیادی پیام جدید آمده. یک به یک همه را باز می‌کند.  چند پیام اجتماعی است، چند پیام با محتوای طنز، چند فیلم، چند گیف و... هر کدام‌شان هم در پایان، حاوی لینکی هستند از کانالی که این پیام‌ها از آن‌جا فوروارد شده. سری به آن‌ کانال‌ها می‌زند.  شروع می‌کند به اسکرول کردن(راندن صفحه موبایل به بالا یا پایین).  از کانال اول به دومی و سومی و همین&zwn...
2 خرداد 1398

میل نوشتن

به نام خدا این روزها باز هم حال خوشی دارم ؛ ده روزی هست که تلگرام و اینستاگرام رو بستم ؛ نبستم ولی از همه ی گروه ها خارج شدم و همه ی مخاطبین رو هم حذف کردم . اولش برای خواندن مطالب کانال ها و با آنلاین شدنم ، بعضی از دوستان پیام می دادن که برگردم ؛ آنلاین شدن رو هم مخفی کردم که دیگه کسی پیام نده و مزاحمم نشه . تلگرام خوبه ولی خیلی سطحی ، شلوغ ، پر سرعت و پرحاشیه است و وقت خیلی زیادی رو ازم می گیره .اولین باری نیست که به قصد ترک اعتیاد به شبکه های اجتماعی از تلگرام میام بیرون ؛ کلا زود زود دلزده میشم از اون فضاها ... این روزها خیلی زیاد میرم پیاده روی ؛ حال و هوای اسفند و خنکی هوا خیلی خوبه و میشه مدت ها قدم زد و فکر کرد ؛ توی اون زمین ه...
9 اسفند 1397

کریسمس

به نام خدا  این روزها سرخوشم ؛ کمتر توی فضای مجازی و شبکه های اجتماعی هستم و ذهنم کم کم داره باز میشه و کارهای عقب افتاده رو دارم یواش یواش جمع و جور می کنم .  شروع زمستان رو همیشه دوست داشتم و همیشه زمستان حال خوبی بهم می داده ؛ شاید به این دلیل که من متولد زمستانم . امروز عید کریسمس بود ؛ تولد عیسی مسیح ؛ شاید برای خیلی ها توی یه کشور مسلمان ، این روز خیلی معنی و مفهوم خاصی نداشته باشه اما من از همون قدیما از کریسمس خوشم می اومد . روزِ قبلِ تولدم بود و همیشه با دیدن کارتون سرود کریسمس ، یا همون اسکروچ ، که هر سال توی برنامه ی کودک تلویزیون پخش می شد ، این روز رو جشن می گرفتیم ( مثلا   ) . امروز برای بچه ها این...
4 دی 1397

شروع دوباره ، مثل تمام شروع های این سه سال

به نام خدا هنوز نتونستم بلند بشم و شروع کنم به زنده کردن وبلاگ گل رخ بعد از یک سال حضور در تلگرام تقریبا تمام توش و توان منو برای نوشتن می گیره و وقتی برای باقی کارها توی فضای مجازی نمیزاره ؛ انگار این شبکه های اجتماعی ویروس ها و آفت های فضای مجازی شدن که به هر وبلاگی سر می زنم می بینم مدت ها از آخرین به روز رسانی هاش گذشته و کمتر وبلاگی هست که هنوز مثل قدیما زنده و پویا مونده باشه . بارها و بارها تلاش کردم برای نوشتن دوباره و باز هم در بر همون پاشنه ی سه سال اخیر چرخیده ؛ شبکه های اجتماعی گسترده شدن اما کم عمق و سطحی و مملو از آدم های سطحی ؛ یه عکس و یه جمله شده تمام خلاقیت و نویسندگی بخش بزرگی از آدم های فعال توی اون شبکه ها ؛ در حا...
25 آذر 1397
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به گل رخ می باشد