مرد برگی !
13 و 14 تیر با عمو عباس رفته بودیم کلات نادری . دیدن "کاخ خورشید " هم رفتیم . فواره های محوطه کاخ نادری رو میراث فرهنگی سال ها قبل از روی نمونه های به جا مونده اولیه بازسازی کرده . نادر شاه از آب کلات رضایت نداشته و دستور میده که آب مصرفی کاخ رو از آب " قره سو " در فاصله حدود پنج کیلومتری کلات تامین کنن . فواره هایی هم در اطراف کاخ نصب شده که در اثر اختلاف ارتفاع بین کاخ و قره سو کار میکرده .
به محض اینکه به محوطه کاخ رسیدیم ؛ شهاب،گلی و علیرضا شروع به آب بازی با فواره های کاخ کردن.
برگ هایی رو از درخت های محوطه می کندن و به عنوان قایق داخل جوی آب باریک دور کاخ مینداختن . ما مشغول دیدن موزه توی زیرزمین بودیم ؛ وقتی برگشتیم پیرمردی رو دیدیم که افتاده دنبال بچه ها . شاکی شده بود که چرا بچه ها برگ توی آب میندازن . تازه فهمیدیم که سیستم آب رسانی نادشاه اینقدر ضعیفه که حتی یه برگ میتونه فواره ها رو از کار بندازه . در محوطه کاخ درخت های زیادی قرار داشت اما یک برگ افتاده روی زمین رو هم نمیتونستی ببینی . " مرد برگی " با دقتی فوق تصور به محض جدا شدن یک برگ از شاخه درخت اجازه نمیداد به زمین برسه و فورا جمعش می کرد ! . دقتش در کارش واقعا بی نظیر بود و با وجود یه همچین شخصی بچه های بی خبر ما قایق برگی درست می کردند ! .