گل رخگل رخ، تا این لحظه: 13 سال و 18 روز سن داره
شهاب شهاب ، تا این لحظه: 19 سال و 9 ماه و 25 روز سن داره

گل رخ

بابای دلاک !

1393/8/28 20:44
نویسنده : بابای گل رخ
1,328 بازدید
اشتراک گذاری

به نام خدا

امروز با حرفه ی دلاکی آشنا شدم ! 

اول ، صبح تنهایی گل رخ رو بردم حمام و تمیز شستم ، چند وقتی بود که حمام نرفته بود و عجیب بوی عرق می داد ، دماغ من هم که حساس ، اصلا تحمل نداشتم ! ؛ مخصوصا این که موهای مجعد و خاص گلی هم بد جوری به هم تافته و گره خورده بود ؛ منتظر آمدن مامانش نماندم و خودم بردمش حمام ؛ هر چه قدر گریه و زاری کرد اثری نداشت ! ؛ کیسه ی حمام رو صابون مالی کردم و با آخرین توان کیسه کشیدم ! ... . بعد که اومد بیرون نتیجه ی کارم رو دیدم ! ... . عین لبو سرخ شده بود ... ! .

دوم ، شهاب از مدرسه برگشت و اولین چیزی که گفت این بود که دندان نیشش بد جوری روی اعصابشه ! ؛ دندان های شیری شهاب خیلی سمج و مقاومند و تا حالا مجبور شدیم 3 تا رو بدیم دندان پزشک بکشه ، چون نمی افتند و دندان زیری رو هم کج و خراب می کنند . توی این چند ماه ، کلی سیب گاز زده اما فایده ای نداشته ( دندان های شیری خود من همیشه لای سیب گیر می کردند و می افتادند ! ) ؛ دندان های نیشش از همه بدترند ؛ چند ماهه که لق شدند اما نمی افتند ؛ اولی رو چند هفته ی قبل خودم کشیدم و امروز هم یکی دیگه رو با یک موچین ! ، البته تمیز و استریل ، برداشتم . دندان های شیری ، ریشه ندارند و فقط به لثه ها متصل اند ؛ کندنش با کمی خون ریزی همراه بود اما دردی نداشت . 

 

پسندها (1)

نظرات (3)

مهدی شمس آبادی
29 آبان 93 19:03
خشن خشن خشن!! اصلا رحم در وجودت نیست! من که ازت نمی گذرم!! روحیه ی لطیف نداری دیگه! اگه داشتی که از فردوس بیرونت نمی کردند!! آخیش ! چند وقت بود به این شهرآشوب نتاخته بودیم بالانس نبودم ! یک کم حالم خوش شد!! بابا ما خیلی نازک دلیم! این تصاویر جنایتکارانه رو نذار دلمون ریش میشه !! چه میکشند این گلی و شهاب از دستت! تازه این خیلی به عطر و بوی چرم و اینجور چیزا حساسه، قیاس کن اگر نبود چه بلایی سر طفل معصومها!! _ درستش طفلای معصومه اما در این اشتباه نکات بلاغی درجه_ می آورد!! هشدار دادم که بعد مدعی نشی کسی بهت نگفته و جوون بودی و خام و اینجور شهرآشوب من غریبم بازیا!!
بابای گل رخ
پاسخ
شهاب که خودش تقاضای عمل جراحی داشت ؛ گل رخ هم واقعا بوی عرقش روی اعصابم بود ! ؛ قبلا هم نوشته بودم که من خیلی به بوها حساسم و کاریش نمی توان کرد ! البته اهل عطر و ادکلن نیستم .
مهدی شمس آبادی
1 آذر 93 11:20
آقا دستم به دامنت ! انگار دورو بر ما دماغ معیوب بسیار است!! امر فرمودند از شما تقاضای نام و نشانی دکتر تغذیه ی اطفال کنیم ! متمنیست در اسرع وقت نیاز ما را به نازتان پاسخ دهید و تا پیر داننده در میدان است وصلش را میسرمان _ شان درستتر است_ کنید . پیشاپیش ممنونات متشکرات! و آی دیدن دارد سرخوشی و رقص شهرآشوبها!! یعنی نقض همه ی قوانین فیزیکی در تو درج است !! و دستبوس خانمت باش که زنگ زد و راهت نمود ! و به گلی سلام برسون بگو یه خرده بیشتر بابا رو بفرست جنون آباد!
بابای گل رخ
پاسخ
آدرس دکتر رو در صفحه خودتان نوشتم ؛ البته اگر بخوانید و منتشرش کنید !
یه دوست
29 آذر 97 19:43
دندون‌های شیری سمجی داشتم. شاید مثل شهاب. بنده‌ی خدا مادرم برای کندن دندون شیری لق شده‌ی من پا به پای من گریه میکرد. تمام خونه و حیاط رو باید دنبال من می‌دوید تا دندون رو بکَنه. می‌ترسید دوباره سفت بشه و دندون من کج دربیاد. بجز این مورد، فقط موقع کپسول دارویی خوردن خیلی اذیتش کردم. نمیدونم چرا نمی‌تونستم قورتش بدم. انگار توی گلوم می‌موند و پایین نمی‌رفت. تو بقیه‌ی موارد خیلی بچه‌ی خوبی بودم. یه جورایی دست راستش بودم.
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به گل رخ می باشد