ماست گوسفندی
به نام خدا
فصل بهار دلنشین ترین فصل سال است . به چند دلیل :
* تعطیلات اول و آخرش !
* هوای مطبوع و همیشه گرفته اش ... من عاشق هوای قبل از بارندگی و رگبار شدید بهاری هستم . وقتی هوا از تراکم ابر در وسط روز مثل دم صبح نیمه روشن است و هر لحظه احتمال باز شدن شیر آسمان وجود دارد !
* و خوراکی های مخصوصش !
بهترین خوراکی این روز ها به نظر من ماست گوسفندی است ؛ با اون طعم قوی و در عین حال دلنشین ...
بچه که بودیم ، پدرم این روز ها شیر گوسفندی می خرید ، بعد از جوشاندن ، با یک همزن دستی ، که از نی درست شده بود و هیچ وقت نفهمیدم از کجا میشه مشابهش رو خرید ، شیر ها رو داخل قابلمه هم می زد ؛ شیر گوسفندی خیلی غلیظ تر و چربتر از شیر گاوه ، به همین علت به سرعت کف می کرد و چون کشش سطحی بالایی داشت ( این قسمت رو از کتاب فیزیک 2 گفتم ! ) کفش زود نمی خوابید . بعد با قاشق بزرگی کف های جمع شده رو داخل کاسه می ریخت و ما هم با لذت نوش جان می کردیم ! .
یادمه همیشه مبهوت سرعت پدرم در کف زدن شیر بودم . دست های زمختش با اون رگ های بیرون زده و آبی رنگ ، با سرعت زیادی نی رو داخل ظرف شیر می چرخوند . این کار رو تا زمانی که شیر سرد نشده بود ادامه می داد و ولع ما برای خوردن هم مشوقش بود ! .
با وجودی که توی شهر زندگی می کردیم اما پدرم همه ما رو به نوعی علاقه مند شیر و ماست گوسفندی کرده بود . هنوز هم به یاد اون روزها " گر ماست " درست می کنم . دوست دارم تخم مرغ نیمرو با روغن زرد گوسفندی بخورم و از هزینه کردن هر مبلغی برای کشک و قره قروت گوسفندی دریغ ندارم .
بچه های ما هنوز چندان علاقه ای به ماست گوسفندی ندارند اما روغن زرد رو با اشتیاق می خورند ، البته این عدم علاقه به نوعی در همه بچه ها وجود داره ؛ بزرگ تر بشن علاقه مند میشن !
امسال به خاطر بارندگی کم در خراسان قیمت محصولات گوسفندی کمی بالاست اما کیفیتش عالیه ؛ به قول معروف ماستش رو با چاقو می بریم !