گل رخگل رخ، تا این لحظه: 13 سال و 25 روز سن داره
شهاب شهاب ، تا این لحظه: 19 سال و 10 ماه و 1 روز سن داره

گل رخ

Apple Cider Vinegar

1398/9/11 22:12
نویسنده : بابای گل رخ
1,185 بازدید
اشتراک گذاری

به نام خدا

همسرم میگه شناختن من کار سختیه ؛ اهل افراط و تفریطم ؛ یا زنگیِ زنگم یا رومیِ روم ؛ حد وسط توی هیچ کاری ندارم . 
یه فیلم رو بارها و بارها می بینم و بعدش دیگه دوست ندارم برای بقیه ی عمرم به اون فیلم فکر کنم ؛ از ذهنم پاکش می کنم .
یه ترانه رو به حدی گوش میدم که حالم از گوش دادن دوباره اش به هم بخوره ؛ ماه قبل اونقدر در مصرف قهوه جلو رفتم که توی مدرسه بالا آوردم و الان دیگه نمی تونم بوی قهوه رو بشنوم .
 برای 41 سال تمام موهای سرم رو کوتاهِ کوتاه اصلاح می کردم ؛ در چند سال گذشته که همیشه موهام رو از ته می تراشیدم ولی الان 10 ماه هست که موهای جلوی سرم رو کوتاه نکردم و بعد از این همه سال تازه فهمیدم موهایی فرفری داشتم و خودم بی خبر بودم ؛ اتفاقا در همین وبلاگ مطلبی در مورد موهای فرفری گل رخ نوشته بودم و این موضوع که نمی دونستیم فر موهاش به کی رفته و حالا کاشف به عمل اومده که ژن موهای فرفری رو از من به ارث برده ؛ در لینک زیر :
http://golrokh.niniweblog.com/post/15/%D9%85%D9%88.html


و همین طور در هر موضوع و مطلب دیگه ای هم همینم ... .

بعد از این مقدمه ی طولانی ، من امسال کلید کردم روی سرکه ی سیب ، ساختنش ، محتویاتش و اثرات مصرفش ؛ هفته ی گذشته بازم رفتم و یه جعبه سیبِ سرخ خریدم و یه دفعه دیگه هم سرکه ی سیب انداختم ؛ البته با روش ساده تری 

 

این دفعه از دبه ی 20 لیتری و قفل تخمیر و ساختن الکل صرف نظر کردم ؛ سیب ها رو نشُستم تا اون لایه ی سفید رنگ روی پوستش حفظ بشه ؛ اون لایه در حقیقت مخمر طبیعی ماست برای تبدیل قند میوه به الکل ؛ البته قسمت دم سیب ها  که معمولا خاک می گیره رو دور ریختم ؛ دم و دونه ی سیب ها رو جدا کردم و گوشتش رو  به تکه های نگینی ریز کردم ، روشون خاکه قند پاشیدم و بعدش توی شیشه ریختم ؛ تا جاییکه جا داشت ، شیشه ها رو تکون دادم یا کوبیدم تا فضای خالی بین تکه های سیب به کمترین حد ممکن برسه . 
بعدش آب جوشیده ی تقریبا سرد شده رو اضافه کردم تا کاملا سطح سیب ها رو بپوشونه ؛ چون تکه های سیب روی آب شناور میشن ، قبل از اضافه کردن آب و بعد از پر کردن شیشه ها ، چند تکه ی درشت سیب رو به زحمت توی شیشه ها جا دادم که توی دهانه ی تنگ شیشه گیر کنن و نتونن بالا بیان ؛ این تکه های بزرگ مثل قفل هوا می مونه ، یعنی خودشون گیر می کنن و جلوی بالا اومدن بقیه ی تکه های سیب رو هم می گیرن .

 

حالا باید اجازه بدیم که طبیعت و مخمرها خودشون بقیه ی کارها رو جلو ببرن ؛ اون گرد سفید رنگ روی سیب ها در غیاب هوا شروع می کنه به رشد و قند میوه ها و قند موجود در خاکه قند رو مصرف می کنه ؛ حباب های ریزی که یواش یواش از شیشه بیرون میان ، نشون میده که مخمر داره فعالیت می کنه . بعد از یه مدتی ( بین یک هفته تا ده روز ) خواهیم دید که دیگه حباب هوایی از شیشه ها بالا نمیاد و این نشانه به این معنی است که هر چقدر قند توی شیشه ها بوده توسط مخمر مصرف شده و جای خودش رو به الکل داده . 
البته در چند روز اولی که تکه های سیب رو توی شیشه ها می ریزیم ، مواد ما مستی و سرخوشی و افزایش حجم داره ؛ من سرریز شیشه ها رو با یه سرنگ بزرگ جمع کردم و توی یه بطری ریختم و نگه داشتم چون وقتی تخمیر تموم میشه ، به اندازه ی همین سرریز شدن اول ، کاهش حجم خواهیم داشت و اون موقع میشه مواد سرریز شده رو دوباره به شیشه ها اضافه کرد .

وقتی آخرین حباب ها تموم شدن ، موقع اضافه کردن سرکه برای شروع مرحله ی دوم فرا می رسه . کمی سرکه ی خانگی به شیشه ها اضافه می کنیم ( این خانگی بودن و پاستوریزه نبودن خیلی مهمه چون سرکه های بازاری و صنعتی فقط اسید رقیق شده هستند و باکتری و مخمری ندارند که به ما کمک کنه . ) ؛ اضافه کردن سرکه مثل مایه زدن می مونه و باکتری های لازم برای تبدیل الکل به اسید رو به مواد می رسونه . دقیقا مثل وقتی که شیر رو جوشاندیم ، گذاشتیم کمی سرد بشه و برای تبدیلش به ماست ، کمی ماست بهش می زنیم . 

از اینجا به بعد دیگه هیچ کاری نداریم غیر از صبر کردن و فراموش کردن شیشه ها توی یه کابینت گرم و تاریک ؛ باکتری های موجود در سرکه ی خانگی شروع به رشد می کنن و الکل موجود در مخلوط اکسید شده و تبدیل به اسید میشه . هر چقدر بیشتر صبر کنیم ، نتیجه ی کار بهتر میشه .
 

این روش از روش قبلی خیلی ساده تر بود و راستش من از نتیجه اش هم راضی تر بودم . ساختن سرکه مثل ساختن شراب هست ولی حساسیت های شراب انداختن رو نداره چون شراب ساز باید همیشه مواظب باشه که هوا به محلولش نرسه و الکل رو اکسید و محلول رو ترش نکنه . در حقیقت باید جلوی ورود محلول به مرحله ی دوم رو بگیره در حالی که موقع درست کردن سرکه ، نیازی به این کار نیست و هوا نقش مهمی در ساختن سرکه داره . اون اضافه کردن سرکه ی خانگی در مرحله ی دوم برای اینه که می خواهیم دقیقا همون باکتری های مورد نظر ما در محلول رشد کنن و نه هر باکتریِ دیگه ای . یه نکته ی جالب اینکه باکتری های موجود در سرکه در جاهای مختلف کره ی زمین با هم فرق دارن ، خیلی دوست دارم سرکه های متفاوتی داشته باشم ولی فعلا به همین سرکه ی سیب ایرانی قانعم .

پاییز امسال خیلی در مورد سرکه تحقیق کردم ،اونقدر فکرم متوجه این کار بود که حتی از گل ها و گلدون ها هم غافل شده بودم . البته از نتیجه اش راضی هستم .

پی نوشت : این موضوع سرکه ی سیب یه قسمت سومی هم خواهد داشت .

پسندها (1)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان نرگس
17 آذر 98 9:08
سلام، به نظر من خیلی هم خوبه که توی کاری اینقدر پیگیری و تحقیق و مطالعه کنید. البته افراط و تفریط بیشتر از اینکه اطرافیان رو اذیت کنه خود فرد رو اذیت میکنه. این سیب های خرد شده داخل بطری بیشتر شبیه ترشی سیب هستند و البته خیلی هم خوشمزه به نظر میان.
مامان نرگس
1 فروردین 99 11:03
با عرض سلام و ادب  سالی سرشار از آرامش، آسایش، امنیت، نشاط، سلامتی، سعادت، موفقیت، سربلندی، عزت، برکت، ایمان، امید و بهترین‌ها رو برایتان آرزومندم.
مامان نرگس
14 فروردین 99 21:45
سلام؛
تولد گل‌رخ زیبا و دوست داشتنی رو تبریک میگم. 
امیدوارم شاهد پیشرفت، خوشبختی و عاقبت بخیری این فرشته سادات کوچولو باشید.
بابای گل رخ
پاسخ
ممنون و سپاسگزارم .
 
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به گل رخ می باشد