گل رخگل رخ، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 16 روز سن داره
شهاب شهاب ، تا این لحظه: 19 سال و 10 ماه و 23 روز سن داره

گل رخ

علف بهار

به نام خدا زیباترین جلوه های بهار را باید در کویر دید ؛ کوهستان های غرب ایران و جلگه های خزری و جنگل های هیرکانی هم بهار های زیبایی دارند اما هیچ کدام جلوه ی عروس بهار در کویر را ندارند ؛ فصل بهار در کویر ، به معنای واقعی " زنده شدن " است ؛ گاهی زنده شدن بعد از سال ها !  زادگاه ما ، فردوس ، در حاشیه ی کویر قرار دارد ؛ یعنی با ساعتی رانندگی ، به شوره زار ها و شنزارها واقعی می رسید ؛ زمین های اطراف شهر ما ( غیر از زمین هایی که به دست بشر سبز و آباد شده اند ) در تمام طول سال ، خشک و بی حاصل اند ؛ اندک بوته هایی جان سخت ، در زمین های خشک و تفتیده رشد می کنند . اگر از کرمان به طرف فردوس حرکت کنید ، در فاصله ای تقریبا 500 کیلو...
14 ارديبهشت 1394

طرز تهیه کره خانگی

به نام خدا امروز صبح تجربه ی جدیدی داشتم ، تهیه کره از ماست ! ، خودم تنها و با وسایل ساده ای در آپارتمان ... روش درست کردن کره ی خانگی خیلی جالب و البته تمیز و بهداشتی است ؛ محصول نهایی هم زمین تا آسمان با چیزی که به عنوان " کره " در بسیاری از مراکز لبنیاتی می فروشند ، تفاوت دارد . خواستم این جا بنویسم تا اگر خواننده ای مایل بود ، دست به کار تهیه کره ی خانگی شود . اول ، جمعه شب ، شیر تازه ، کامل ، مطمئن و پرچرب گاو گرفتم ؛ لبنیاتی محله ی ما همیشه چنین شیری دارد . جوشاندم ، مایه زدم و " ماست بستم " .  " ماست بندی " کار ساده ایست و بعد از چند بار تمرین ، می توانید به خوبی مغازه های لبنیاتی ای...
6 ارديبهشت 1394

سلطان مورچه ها

به نام خدا تعطیلات عید نوروز در فردوس ، چند مرتبه ای برای جمع کردن رستنی های بهاری به صحرا رفتیم . مطلبش را خواهم نوشت ؛ در این تفرج های بهاری ، یکی از سرگرمی های دوران کودکی ، به خاطرم برگشت . بچه که بودیم ، با پسر خاله ام مهدی ، که نزدیک به سالی از من بزرگ تر بود و شباهت های زیادی در ظاهر و باطن به یکدیگر داشتیم ، از کوچکترین فرصتی برای تفرج و صحرانوردی استفاده می کردیم ؛ با دوچرخه تا " کفتر کوه " و " کوه قلعه " و اسلامیه می رفتیم ؛ انبانی سنگ جمع می کردیم و سگ های ولگرد را تعقیب و تا تمام شدن تمام سنگ ها ، سگ ها را رها نمی کردیم . بین فردوس و اسلامیه و در مسیر شاه جوی بلده ، مکان مورد علاقه ی ما بود ؛ مردم فرد...
5 ارديبهشت 1394

یک من ماست چقدر کره داره ؟

به نام خدا نوروز امسال و در سفر به فردوس ، اوقات خوشی داشتیم و موضوع سنگ کلیه و درد های شروع سال رو فراموش کردم ؛ هنوز فرصت نشده که مطلب زیادی از تعطیلات عید بنویسم . در فردوس تعریف های زیادی از " ماست بند " ی شنیدم که کره ی محلی تهیه می کند و مشتریان زیادی هم دارد ؛ من هم ، که مشهور به مخالفت با هر گفتاری هستم و مثال های نقض زیادی همیشه در آستین دارم ، مدعی بودم که کره ی تولیدی جناب ماست بند " کره ی ماست " نیست و کره ی خامه است ! . شاهدش هم لبنیاتی محله ی خودمان که کره ی خامه را کیلویی 17 تومان می فروشد و کره ی ماست را کیلویی 30 تومان ( تقریبا دو برابر ! ) . در حقیقت دو روش برای تولید کره وجود دارد : روش اول ...
30 فروردين 1394
47923 1 12 ادامه مطلب

گرماست

به نام خدا گرماست ( gormast ) غذایی ساده و خاص چوپانان خراسانی است . غذایی که بیشترین نوستالژی بهار را در ذهن بچه های کویر زنده می کند ( البته اگر روح و روانی آماده داشته باشند که در 99 درصد بچه های کویر چنین روح و روانی سراغ ندارم ! ) . البته این غذای ساده برای کامل شدن و جاودانه ماندن نیاز به ملزوماتی دارد که چندان در دسترس بیشتر مردم نیست ؛ چوپانان خراسانی ، در فصل بهار ( اواسط اسفند تا اواخر اردیبهشت ! ) درون مشک کوچکی که از پوست گوسفند درست می شود و مشکوله ( مشک کوله ) نام دارد ، شیرِ گرم و خام گوسفندی را می ریخته اند ( حالا خبر ندارم که چگونه اند ! ) و مشک را از کنار خورجین و پالان خرشان آویزان می کرده اند ؛ در طول روز و بالا و پ...
28 فروردين 1394

لبیک یا علی النقی

به نام خدا یکی از شاگردها در ایام تعطیلات نوروزی همراه با خانواده به سفر عتبات عالیات رفته و مهر و تسبیحی هم برای من سوغات آورده بود ؛ یکشنبه سر کلاس از حال و هوای عراق پرسیدم ؛ اینکه کجا بوده و کجاها رفته ... - محروقی ، بیشتر کدام شهر بودید ؟ - بیشتر کربلا اما نجف ، کوفه ، کاظمین و سامرا هم رفتیم . - سامرا ؟ مگه اجازه ی رفتن به سامرا را هم داشتید ؟ - نه آقا ، حج و زیارت سامرا نمی بره ؛ خودمون با ون های عراقی ها رفتیم ، آزاد رفتیم . - تا خود حرم هم رفتین ؟ - بله آقا ، یک شب هم سامرا بودیم و توی خود حرم خوابیدیم ؛ شام هم یک پلو قیمه ی پرگوشت دادند خوردیم . - اجازه دادند ؟ امنیت داشت ؟ کسی بود ؟ - بله آقا ، کلی کارگر...
19 فروردين 1394

رشد

به نام خدا جمعه جشن تولد کوچکی برای 4 سالگی گل رخ گرفتیم . امروز که عکس های 4 سال گذشته رو مرور می کردم ، از سرعت عجیب گذر زمان متعجب شدم ! . فروردین 90 ، اولین روز تولد دو ماهگی 3 ماهگی 9 ماهگی زمستان 90 فروردین 91 یک سالگی یک و نیم سالگی دو سالگی اولین روزهای ترک شیر مادر 3 سالگی  4 سالگی فکر نکنم که همیشه لازم باشه که " بر سر جوی بنشینیم " و " گذر عمر " رو ببینیم ؛ همین عکس ها " ز جهان گذران ما را بس " ! .   پی نوشت : یادم رفت که بنویسم  تو...
16 فروردين 1394
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به گل رخ می باشد