شروع شلوغ ماه مهر ! ( 2 )
به نام خدا
نزدیک به سه هفته از شروع مهر گذشته ؛ این سه هفته خیلی سرمون شلوغ بود ؛ اما حالا کارها افتاد روی روال همیشگی ...
دوم :
مثل یک خانواده سنجابی ! این چند هفته به جمع آوری آذوقه برای روزهای سرد زمستان گذشت . کلی سبزی برای آش و سوپ و قرمه سبزی خشک کردیم ؛ سیر ترشی ، شور ساده و شور گوجه فرنگی درست کردیم ؛ رفتیم میدان بار نوغان و آلو خریدیم و خشک کردیم :
سوم :
معلم امسال شهاب ، خانم جوانشیر ، جلسه ای برگزار کرد و روش تدریسش رو گفت ، اینقدر شرح و تفسیر و جزئیات داشت که سردرد شدم ! ؛ به خانم معلم هم گفتم که خوب بود تمام این مطالب رو روی کاغذی می نوشتید و تحویل ما می دادید ؛ خانم جوانشیر علاقه خاصی به گل و گیاه دارند و اول سال از بچه ها خواسته بودند که هر کدام گلدان گلی به کلاس ببرند ؛ من هم دو تا گلدان خوب برای شهاب بردم مدرسه ؛ بچه ها گلدان ها رو وسط کلاس چیده اند و فضای کلاس خیلی جالب شده . نیمکت های بچه ها هم دور تا دور کلاس مرتب شده است .
چهارم :
با کم شدن مشغله های کاری ، به فکر پیدا کردن و پرورش یک نوع دیگه از یاس رازقی افتادم . یاس رازقی عمامه ای :
یک گل فوق العاده جذاب و خوشبو ؛ فکر کنم بزرگترین و معطرترین یاس دنیا باشه ؛ توی نمایشگاه گل و گیاه امسال یک بوته دیدم اما غرفه دار گفت که برای تماشا است و قصد فروش نداره ؛ یادم رفت که ازش نشانی بگیرم و سر فرصت برای خرید قلمه یا گیاه جوان برم پیشش . امروز رفتم بازار گل فتح آباد ، همه جور گل و گیاه مصنوعی بود اما تنوع گیاهان طبیعی خیلی پایین بود و دور از انتظار هم نبود که کسی یاس عمامه ای نداشته باشه . در هر صورت دنبالشم ...